بهترین سایت روانشناسی -دنیای خوب زندگی-جدیدترین اخبار سلامت

دنیای خوب زندگی



تبلیغات

تأثیر نمازاز منظر روانشناسی و سلامتی ان بر بدن

ا

تأثیر نماز بر عفونت های تنفسی

به علت پراكنده بودن عوامل عفونی متعدد در محیط اطراف و هوای تنفسی انسان ، و با توجه به این كه استنشاق میكروب از طریق بینی روش عمده انتقال این عفونت هاست ، بیماری های عفونی تنفس ، به وفور به وقوع می پیوندد. این مشكلات به ویژه در فصل سرما كه تجمع افراد در محیط های بسته افزایش می یابد و ویروس ها و باكتری ها امكان رشد و بیماری زایی زیادتری پیدا می كنند، بیشتر می شود و به همین علت است كه در فصل سرما شایعترین علت مراجعه اطفال و بزرگسالان به مطب و كلینیك های عمومی ، بیماری common cold ( سرماخوردگی ) و عوارض متعدد ناشی از آن است و همانطور كه اشاره شد ، عمده این درگیری ها ، ناشی از انتقال عامل بیماری زا از طریق بینی است .

اما از جمله مواردی كه در حین وضو ، مورد توصیه مؤكد قرار گرفته است . سه مرتبه ، چشیدن و استنشاق آب سرد و پاك است و حتی شستن قسمتی از درون بینی حین وضو ، توسط برخی از علمای شیعه واجب اعلام شده است ( رجوع شود به مساله 241 از رساله توضیح المسائل حضرت آیت .. العظمی اراكی (ره) .

با توجه به اینكه اولین سد دفاعی بدن در مقابل عفونت های تنفسی موهای ریزی هستند كه در مخاط بینی تعبیه شده اند ، عوامل عفونی متعددی از جمله بسیاری از ویروس ها و باكتری ها و حتی عامل بیملری سل در این موها متوقف می شوند و جلوی حركت آنها به قسمت های دیگر دستگاه تنفس گرفته می شود .

بر این اساس چنانچه مسلمین در مقدمات نماز و حین وضو دستور اسلامی استنشاق آب سرد (1) را اجرا نمایند ، همه روزه چند نوبت میكروب های مجرایی تنفس را زدوده و مجرای تنفسی خود را تمیز و پاكیزه می نمایند و بدین ترتیب از بروز بیماری های متعدد تنفسی در امان خواهند بود .

 

تاثیر نماز بر افزایش عمر

در سال های نخستین كه این حقیر، تحصیل طب را در تهران آغاز كرده بودم، در برخورد با استاد بزرگ پاتولوژی ایران، جناب آقای "دكتر كمال الدین آرمین" (1) همواره این سؤال در ذهنم نقش می بست كه چه نیروی عظیم و خارق العاده ای وجود دارد كه سبب می شود این مرد در اوج كهولت مقتدرانه بر كرسی تحقیق و پژوهش و تدریس همچنان تكیه بزند و در آستانه هشتمین دهه عمر خود اینچنین شاداب و دل زنده باقی بماند!

تا این كه روزی سر كلاس درس استاد این راز بر ما دانشجویان آشكار شد. بدین سان كه، استاد هنگامی كه مشغول تدریس اسلایدهای پیچیده و متنوع علمی مربوط به تشخیص های پاتولوژی بود، ناگهان به اسلایدی رسید كه به كلی با همه چیزهایی كه در دانشكده پزشكی دیده بودیم فرق داشت!؟

بر روی آن اسلاید تنها یك بیت از حافظ شیراز نگاشته شده بود كه:

تكیه بر تقوی و دانش در طریقت كافریست

راهرو گر صد هنر دارد "توكل" بایدش

آن گاه استاد مدتی درباره توكل سخن گفت و به ما آموخت كه والاترین و بالاترین قدرت پزشك برای تشخیص و درمان بیماری ها تنها توكل به باری تعالی است و دیگر هیچ.

ایمان متعالی و توكل بدون قید و شرط را یك بار دیگر من در ملاقات با پیر تاریخ ایران و پدر تاریخ كرمان، استاد باستانی پاریزی دیدم. مرد جاودانه ای كه هنوز حتی در دوران كهولت، استوار و با عظمتی شگرف و ستودنی و بی آلایشی و بی ریایی بی نهایت خود، زندگی اش را وقف ایران عزیز نموده است.

مشاهده بزرگانی چون آرمین، باستانی پاریزی و ... و توجه به این نكته ی ظریف كه بسیاری از مراجع تقلید بزرگ و مشایخ صوفیه كه ایمان و ذكر خدا در جزء جزء زندگی اشان جاریست، عمرهای طولانی و پر بركت می كنند، آشكار كننده این مطلب است كه میان "ذكر خدا" و فزونی طول عمر رابطه تنگاتنگی وجود دارد.

توجیه علمی این موضوع نیز با توجه به فواید پزشكی مختلف نماز، كه ما در این مجموعه مقالات تنها به فرازهای كوچكی از آن اشاره كرده ایم، روشن می شود. در این مورد حتی برخی از نویسندگان علت علمی طولانی شدن بی سابقه عمر حضرت صاحب الزمان (عج ) را برای قرن ها، تسلط همه جانبه و كامل ایشان بر مسایل جسمی و روانی بشر، به حساب می آورند.

حضرت قائم (عج ) همان بزرگ مردی است كه والاترین حد نماز را به جای می آورد، نمازی كه پیوسته سزاوار ستایش و سلام ابدی است:

" السلام علیك حین تقوم، السلام علیك حین تقعد، السلام علیك حین تقرء، السلام علیك حین تصلی، السلام علیك حین تقنت، السلام علیك حین تركع و تسجد، السلام علیك حین تهلل و تكبر، السلام علیك حین تحمد و تستغفر، السلام علیك حین تصبح و تمسی، السلام علیك فی اللیل اذا یغشی و النهار اذا تجلی" (

تاثیر نماز بر سلامت روانی
كودكان

رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء

پروردگارا ! من و فرزندانم را از اقامه كنندگان نماز قرار ده و دعای مرا قبول فرما.

سوره مباركه ابراهیم ـ آیه شریفه 40

عبارت مشهور"العلم فی الصغر، كالنقش فی الحجر"(دانش در كودكی، مانند نقش پایدار در سنگ است)، امروزه با پیشرفت دانش پزشكی و روان پزشكی و به خصوص با پیدایش روان كاوی توجیه كامل علمی پیدا كرده است.

روان شناسی مدرن، با تداعی از مكتب روان كاوی فروید و نظریات "ژان پیاژه"، "جان باولف" و بسیاری از دانشمندان دیگر، به ما می گوید كه مهم ترین دوران زندگی بشر كه به وجود آورنده شخصیت نهایی او خواهد بود، دوران كودكی است. بر این اساس هر قدمی كه در جهت ایجاد سلامت روانی اطفال برداشته شود، به نوبه خود سبب ایجاد جامعه ای سالم و موفق خواهد شد.

اما بزرگ ترین موهبتی كه ممكن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یك طفل نورسیده گردد، پای گذاشتن او در خانواده ای مؤمن و نمازگزار است.

تعالیم آیین حیات بخش اسلام كه حتی كوچك ترین مسائل بشری را بدون پاسخ نگذاشته است، از همان بدو تولد نوزاد برای او برنامه ها و روش های متعددی دارد كه عمل به آنها ضامن سعادت و سلامت همیشگی انسان است.

از جمله در بعد سلامت روانی، آیین اسلام به والدین و به خصوص پدر، مؤكداً حكم كرده است كه مثلاً نام نیك بر بچه بگذارند(1) و امروز علمای روان شناسی متفقاً به این نتیجه رسیده اند كه چگونه نام یك كودك در شكل گیری شخصیت او تأثیر گذار است و چگونه یك نام بد ممكن است،موجبات تحقیر كودك(مثلاً تمسخر او توسط همسالان) و در نتیجه تزلزل شخصیتش گردد و یا هنگامی كه روان كاوی در قرن بیستم، حكایت از حضور تظاهرات نهفته اما مقتدر جنسی در وجود اطفال می كند ، آنگاه مفهوم عمیق آن بخش عظیم از احادیث و روایات معصومین(ع) كه مثلاً بوسیدن دختران توسط مرد نامحرم را بعد از 5 ، 6 سالگی منع كرده اند.(2)

در هر صورت كودكی كه در خانواده مؤمن و نمازگزار به دنیا می آید و زمزمه حیات بخش اذان و اقامه در گوش راست و چپش نخستین نغمه زندگی او می گردد، كودكی است كه گام در مسیری سعادت بخش گذاشته است.

تغذیه كودك تا دو سال به وسیله شیر مادر و بهره مندی كامل او از آغوش پر مهرش كه یك موهبت اسلامی است به او ایمنی محیر العقولی در مقابل بخش عظیمی از بیماری های روانی می بخشد، مثلاً احتمال اضطراب یا افسردگی كه بر اثر جدایی از مادر به وقوع می پیوندد، بسیار كم می شود. چرا كه امروزه روشن شده است اكثر كسانی كه به دام مهلك اعتیاد گرفتار می آیند كسانی هستند كه در كودكی، از شیر و آغوش مادران شان محروم بوده اند.(3)

شیوع اسكیزوفرنی كه خطرناك ترین و مهلك ترین بیماری در روان پزشكی است در بچه های خانواده های مسلمان و نمازگزار بسیار کم است، چرا كه علم امروز ثابت كرده است كه بروز اسكیزوفرنی، ارتباط معنی داری با وجود سیستم زن سالاری در اداره خانواده ها دارد(4) که مسلماً در خانواده های نمازگزار، با رعایت اصول درخشان قرآنی، از قبیل(الرجال قوامون علی النساء) و رد صریح و قاطع سیستم شوم "زن سالاری‌"، قدم بزرگی در جهت كاهش میزان ابتلا به این اختلال برداشته می شود.

همچنین درباره آثار مثبت و متعدد، قانون مؤكد اسلامی مبنی بر آزاد گذاشتن كامل كودكان تا سن 7 سالگی و پرهیز از تنبیه و محدودیت برای آنها می توان تعمق بسیار نمود.

اما بعد دیگر،تأثیری است كه نماز به طور مستقیم بر حالات روانی اطفال دارد و آن بر اثر نماز خواندن خود كودك حاصل می شود.

شروع نماز در سنین كودكی سبب می شود كه او این صفت حسنه را به صورت یك عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود، ملكه نماید و جزو برنامه های همیشگی زندگی خود، قرار دهد و در نتیجه از همه فواید نماز، در بعد سلامت روانی در آینده برخوردار گردد.

به علاوه با شروع نماز در دوران كودكی، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف كودك كه هنوز سنگینی و تیرگی گناهان ظرفیت های فكری و مغزی او را آلوده نكرده است، جای می گیرد كه امكان شك و تردید در این زمینه در آینده بسیار كاهش می یابد.

این نكته به خصوص باید مورد توجه خانواده هایی قرار گیرد كه با وجود آن كه خود را مسلمان می دانند اما وقتی كه فرزندشان به سن تكلیف می رسد او را به بهانه این كه:

"هنوز خیلی كوچك است !" به خواندن نماز تشویق نمی كنند. این مسئله كه با كمال تأسف به خصوص در مورد دختر بچه ها كه سن تكلیف آنها پایین تر است(9 سالگی)، شیوع بیشتری دارد، مسبب عوارض مخرب بسیاری در آینده كودك خواهد شد.

در حقیقت پدر و مادرانی كه با دلسوزی ساده اندیشانه، فرزند خود را به برپاداری نماز تشویق نمی كنند، خیانت بزرگی از جهت محروم نمودن كودك خویش از این نعمت بزرگ مرتكب می شوند. چرا كه به این ترتیب گویی به آلودگی كودك خویش، به انواع گناهان و انحرافات و بدبختی ها و بیماری های جسمی و روانی، رضایت داده اند و او را به خسارت سنگین در دنیا و آخرت محكوم نموده اند.

به همین دلیل است كه آیین مقدس اسلام و به خصوص ائمه بزرگوار شیعه(ع) با توصیه های مؤكد، مسلمانان را به آموزش مرحله به مرحله نماز به كودكان فرا خوانده اند و حتی با این كه از مجازات ها و تنبیهات بدنی در مورد كودكان، به خصوص قبل از 7 سالگی، منع نموده اند در مورد ترغیب به نماز گاهی امر به تنبیه كودكان فرموده اند. در این مورد در حدیثی معتبر از حضرت امام صادق(ع) آمده است كه فرمودند: چون پسر، سه ساله شود، پدر و مادر به او می گویند كه: هفت مرتبه بگو "لا اله الا الله" و چون سه سال و هفت ماه و بیست روز از عمرش بگذرد، به او می گویند كه هفت مرتبه بگوید: "محمد رسول الله" ، پس چهار سالش تمام شود به او می گویند كه هفت مرتبه بگوید: "صلی الله علی محمد و آله" پس چون پنچ سالش تمام شود او را وا می دارند كه خدا را سجده كند.

اما چون شش سالش تمام شود. نماز را به او یاد می دهند و چون هفت سالش تمام شد، وضو را به او یاد می دهند و او را به نماز امر می كنند و چون نه سالش تمام شود وضو و نماز را به خوبی به او می آموزند و از ترك وضو و نمازاو را نهی کنند. پس چون كودك وضو و نماز را یاد گرفت، خداوند پدر و مادرش را خواهد آمرزید.(5)

مفاهیم عمیق این حدیث از جمله این كه اقامه نماز پس از اقرار به توحید و نبوت(كه اساسی ترین اصول اعتقادی اسلام هستند) قرار گرفته و این كه عمل به این حدیث ضامن آمرزش پدر و مادر تلقی شده است، باید به دقت مورد توجه خانواده ها قرار بگیرد.

 

تاثیر نماز بر تمرکز هواس

 

مطالعات مختلف علمی و پژوهشی و نظریه پردازی های گوناگونی نیز در دانش امروز، در این مورد صورت پذیرفته است كه از آن جمله می توان به مطالعات "گاردنر مورفی" پیرامون canalization(متوجه ساختن اندیشه و فعالیت به موضوعی معین) اشاره كرد.(3)

 

اما توصیه های مؤكد و متعددی كه در تعالیم اسلامی مبنی بر "حضور قلب" در نماز و برخورداری از اقبال و توجه كامل به نماز به ما رسیده است، همگی دلالت بر آن دارد كه نماز ارزشمند در درگاه الهی نمازی است كه با تمركز كامل و توجه دقیق به مضامین آن، به جای آورده شود و نمازی كه طوطی وار و بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود، از ارزش بسیار كمی برخوردار است.

 

حتی در حدیث معصوم (ع) آمده است كه: عابدی كه بدون فهم و درك(و در نتیجه آن بدون توجه) عبادت می كند، همچون الاغ آسیاب است(كالحمار الطاحونه). (4)

 

بدین ترتیب اقامه كننده حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب در عبادت های یومیه خویش، در واقع "تمركز حواس" را بارها و بارها در طول یك شبانه روز، تمرین می كند و این صفت حسنه را در وجود خود، ملكه می سازد تا با بهره بردن از آن در همه عرصه های زندگی، موفقیت را در همه ابعاد ممكن نصیب خویش سازد.

تاثیر نماز بر صفت تکبر

حضرت علی (ع): نماز، داروی تكبر است.

نارسیس نام پسر جوان افسانه ای است، كه در دوران قدیم، تصویر خود را در آب زلالی مشاهده کرد و نه یك دل بلکه صد دل، عاشق خود شد!؟ و این داستان عجیب، وجه تسمیه ای برای معرفی نوعی اختلال موسوم به اختلال شخصیت خود شیفته (1) (narcissistic personality  disorder) گردید.

افراد مبتلا به این اختلال، دچار احساس عمیق اهمیت شخصی و خود بزرگی بینی هستند و به نوعی به بی نظیر بودن خودشان اعتقاد دارند. این اختلال عمیق شخصیتی كه در اوایل بزرگسالی ظهور می کند، روی افكار، اعمال و رفتار شخص به شدت تاثیر می گذارد. بدین صورت كه آنها خود را آدم های خاصی می پندارند و انتظار دارند كه به طور خاصی با آنان مدارا شود. اینان هرگز تحمل انتقاد را ندارند و چنان چه كسی از آنان انتقادی بكند، دچار خشم می گردند یا ممكن است آنچنان به رفتار خود اطمینان داشته باشند كه شخص انتقاد كننده را جز ابلهی بیش به شمار نیاورند و نسبت به انتقاد او "كاملا" بی تفاوت باشند.

خودشیفته ها، چنان چه کمی استعداد یا موفقیت در زمینه ای داشته باشند، در آن مورد به شدت مبالغه می كنند و انتظار دارند بدون هیچ دلیلی با آن ها به صورت فردی بی نظیر، مخصوص و استثنایی رفتار شود!

این بیماران برای رسیدن به اهداف خود، به راحتی از دیگران سوء استفاده می كنند و در اشتغال ذهنی دائم، با مفاهیمی چون: موفقیت، قدرت، استعداد درخشندگی، زیبایی و ایده آلیسم به سر می برند و پیوسته در پی شكار اظهارات محبت آمیز و تعریف و تمجید دیگران می باشند.

نمونه مبتلایان به این اختلال را، در جامعه ما نیز بسیار می توان یافت. مثلا كسانی كه تصور می كنند ضرورتی ندارد آن ها هم در صفی كه دیگران منتظر ایستاده اند، انتظار بكشند!

این تافته های جدا بافته كه خود را بر همه چیز و همه كس ترجیح می دهند، با عناوینی چون: از خود متشكر، خودخواه، مغرور، متکبر، از خود راضی و .. در جامعه ایرانی شناخته می شوند و با این صفت بد خود، ناراحتی های متعددی را برای خود و اطرافیان شان ایجاد می كنند.

به اعتقاد بسیاری از روان پزشكان درمان "اختلال شخصیت خود شیفته" بی نهایت مشكل است، چون برای پیشرفت درمان، خود این افراد باید دست از خودشیفتگی بردارند كه این كار راحتی نیست و در واقع هنوز داروی شیمیایی كه بر"عدم تعادل ناقل های عصبی" مربوط به خودخواهی انسان غلبه كند، ساخته نشده است.

اما پزشكان معنوی بشر، از قرن ها پیش، راه حل های بی نظیر و درخشانی، برای مقابله با خودخواهی و تكبر او پیشنهاد كرده اند كه بنا بر فرمایش حضرت علی (ع) در صدر این راه حل ها، "نماز" جای دارد.

در مطالب قبلی گفتیم كه در سرتاسر اذكار نمازهای یومیه، ضمایر متكلم مع الغیر(جمع) به جای ضمایر متكلم وحده(مفرد) به كار رفته است، به این معنی كه پیوسته "ما بودن" و نه "من بودن" در نماز، تكرار و تلقین می گردد و این موضوع در رفع بسیاری از اختلالات پیچیده شخصیتی، از جمله اختلال شخصیت اسكیزوئید(منزوی)، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت اسكیزوتایپی( اسرار آمیز)، اختلال شخصیت خودشیفته و .. نقش مهم و اساسی دارد. چرا كه در همه این اختلالات برتری "من" نسبت به "ما" زیر بنای بیماری به حساب می آید.

در حالی كه در جریان نماز این "ما" است كه اهمیت می یابد و" من" بودن انسان(به عنوان مثال خودخواهی و تكبر او ) به فراموشی سپرده می شود.

اما جالب این جاست كه در اذكار نماز تنها یك جا سخن از" من" به میان می آید و آن زمانی است كه بنده ی ناتوان، در نهایت ذلت در مقابل پروردگار خود، كرنش می كند و به ركوع می رود. پس آن گاه خود را در مقابل آفریننده خویش به خاك می اندازد و به سجده می رود و می گوید: سبحان ربی الاعلی و بحمده.

"سجده" در روایات بالاترین مرتبه قرب نمازگزار، به پروردگار معرفی شده است. (2)

شاید سخن گفتن از"من" در لحظاتی سرشار از خشوع و هنگام افتادن به خاك، و فلسفه آن كه سجده نزدیك ترین حالت بنده نسبت به خدا معرفی شده است، این نكته باشد كه "من" را باید از میان برداشت و به خاك سپرد تا به "او" نزدیك شد. به قول ملامحسن فیض كاشانی (ره) :

با من بودی ، منت نمی دانستم

یا من بودی ، منت نمی دانستم

چون"من" شدم از میان، تو را دانستم

تا من بودی، منت نمی دانست

تاثير نماز بر ثبات شخصيت

 

ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا"

پروردگارا! صبر و شكيبايي را بر ما فرو ريز و قدم هاي مان را(در زندگي) ثابت و پايدار بنما.

(سوره مباركه بقره ـ آيه شريفه 250)

"شخصيت" در تعريف روان شناسي و روان پزشكي، معرف مجموعه اي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني هر فرد مي باشد كه او را از ديگران متمايز مي كند.

دانش امروز، عوامل شكل دهنده شخصيت انسان را در دو گروه دروني و بيروني طبقه بندي مي نمايد. صرف نظر از عوامل دروني و جسمي تاثيرگذار بر روي شخصيت(از جمله مسائل ژنتيكي، وضعيت فيزيكي و ظاهري بدن، مسائل هورموني و شيميايي و ...)، عوامل بيروني(محيطي) نقش عمده اي را در شكل دادن به شخصيت انسان ايفا مي كنند.

اين عوامل بيروني شامل موارد زير است:

1- تاثير والدين و خانواده

2- عوامل فرهنگي ـ اجتماعي

3- تجارب زندگي(1)

تاثير هر كدام از اين عوامل بر شخصيت انسان توسط مطالعات متعدد پژوهشي به اثبات رسيده است.(2)

با توجه به نقش اين عوامل بر روي شکل گيري شخصيت، مي توان رسيدن به ثبات شخصيت و برخورداري از آرامش و پايداري شخصيتي را يكي از ايده آل ترين، خواسته هاي بشري دانست، چرا كه وجود ناهنجاري در هر كدام از عوامل شكل دهنده ي شخصيت مي تواند اثرات فاجعه آميزي مثلا به صورت اختلالات پيچيده و متعدد شخصيتي بار آورد كه از جمله اين اختلالات به سه نمونه(پارانوئيد،اسکيزوئيد و نارسيستيک) در نكات پيشين اين مجموعه مقالات و تاثير نماز در رفع آن ها، اشاره شده است.

اما "بي ثباتي شخصيت" يا "پسيكوپاتي" كه گاهي در ممالك غربي، از اصطلاح آن براي برچسب زدن به مخالفان سياسي و مذهبي نيز استفاده مي شود(3)، دلالت بر يك نوع شايع از اختلال شخصيت دارد كه مبتلايان به آن از تغييرات دائمي حالات و رفتارها و افكار رنج مي برند، به نحوي كه هر لحظه به رنگي در مي آيند و نغمه جديدي ساز مي كنند!

اين بيماران بدون آن كه با عنوان بيمار شناخته شوند، به وفور در جامعه حضور دارند و كساني هستند كه از كمترين درجه سازگاري و انطباق در خانه، مدرسه، محل كار يا حتي در امر ازدواج برخوردارند؛ به عنوان مثال به تغيير مكرر شغل مي پردازند يا گروه و جناح سياسي خود را پيوسته تغيير مي دهند.

مبتلايان به اين اختلال كه در جامعه ايراني ما با عناويني چون بوقلمون صفت، عضو حزب باد، دم دمي مزاج و ... معرفي مي شوند، در واقع از بيماري "بي ثباتي عمومي شخصيت" رنج مي برند .

با اين كه موارد درماني متعددي در كتب روان پزشكي براي درمان اين بيماران گفته مي شود(از جمله اينكه در دارو درماني گروهي از اين افراد كه دچار اختلال ريتم مغزي هستند، از داروهاي محرك دستگاه عصبي استفاده مي گردد) اما از ديدگاه ما، "نماز" باز هم مي تواند ايفاگر نقش بسيار مهمي در پيش گيري و درمان اين اختلال عميق شخصيت باشد.

پذيرفتن مطلق و تسليم در مقابل "يك دين" و پيروي از "يك مذهب" و پيمودن "يك راه" كه همانا صراط مستقيم است، ويژگي مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار مكرر "يك مجموعه" از الفاظ و اذكار واحد در طي نمازهاي روزانه خود، پيوسته "يك عقيده واحد" و "يك خط مشي مشخص" را در زندگي خود دنبال مي كند و بدين ترتيب گويي "يك شخصيت ثابت" و "يك روش و منش معين" و "يك ايدئولوژي هميشگي" را براي خود انتخاب مي نمايد و در حين تكرار جزء به جزء اصول اساسي ايدئولوژي خود در نماز(كه همگي آن اصول در مضامين نماز متجلي است)، پيوسته به تثبيت شخصيت واحد و ثابت خود مي پردازد. بدين ترتيب براي آن گروه كه نماز را تكرار مكررات مي دانند، شايد توجه به همين يك نكته كافي باشد كه در وراي همين تكرار هميشگي، موهبت بزرگ ثبات شخصيت و تعادل كامل رواني نهفته است كه مي توان آن را به نوعي سر منشا تمام موفقيت هاي بشري در عالم ماده و معنا دانست.

 

تأثیر نماز بر بیماری آسم

 

 

 

آسم یكی از شایع ترین بیماری های انسان است ، به طوری كه شیوع آن در طب اطفال ، 5 تا 10 درصد كل كودكان تخمین زده می شود؛ و این بیماری در بسیاری از آنها تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا می كند. بدین ترتیب كمتر كسی است كه در دوران زندگی خود با بیماران مبتلا به آسم ، برخورد نكند و شاهد مشكلات مختلف آنان از جمله تنگی نفس ، سرفه  مداوم ، خس خس سینه و ... كه گاهی به صورت حمله های شدید بیماری تظاهر می كنند نباشد.

تلقین سازنده و زندگی بخش توأم با نماز ، گهگاه باعث تسكین آسم یا پیشگیری از بروز حملات آن می شوند.

مطالعات علمی جدید بر گروه های سنی مختلف مبتلا به آسم ، نشان دهنده آن است كه در ایجاد بیماری آسم ، سه عامل برجسته ، مهمترین نقش را ایفا می كنند ، این سه عامل عبارت اند از :

1- میكروب هایی كه وارد دستگاه تنفسی انسان می شوند ( عفونت ها )

2- عوامل حساسیت  زا ، از جمله گرد و غبار ، دود سیگار  ، گرده گیاهان که ممكن است این عوامل در مورد اشخاص مختلف متفاوت باشند.

3- مسائل روانی از جمله اضطراب  ، عصبانیت  ، غم و شادی ، تحقیر، خنده و حتی انتظار خوشایند شركت در یك محفل اجتماعی مطلوب و به طور كلی استرس  های حاد و مزمن .

اما نقش عوامل روانی از دیدگاه دیگری نیز، توجه پزشكان را به خود ، جلب نموده است و آن تأثیر تلقین بر آسم است ، چرا كه در برخی از موارد، تلقین می تواند موجب تسكین حمله های آسم شود : یك مثال مشهور در این مورد ، مربوط به پزشكی است كه مبتلا به آسم بود و برای گذراندن تعطیلات آخر هفته ، به هتل دور افتاده ای، در یك منطقه ییلاقی رفته بود ، در نیمه های شب او با یك حمله شدید آسم از خواب بیدار شد و كورمال كورمال به جستجوی كلید برق برآمد و وقتی از پیدا كردن آن عاجز شد ، ناامید كفش خود را برداشت و قصد پنجره را كرد و وقتی وجود شیشه ای را احساس كرد ، آن را شكست و نفس های عمیقی كشید و حمله آسمی او متوقف شد و شب آرامی را گذراند. ولی صبح روز بعد ، او با حیرت زیاد دریافت كه به جای پنجره، آینه را شكسته است !

با توجه به این قبیل شواهد می توان آسم را نیز جزو بیماری های مورد بحث در طب روان تنی ، به شمار آورد و نتیجه گرفت كه چنانچه بیماران احساس امنیت روانی داشته باشند، قدم بزرگی در تسكین بیماری آنها برداشته شده است.

همچنین عفونت ها كه خود یكی از عوامل برانگیزنده آسم می باشند به وسیله شستشوی مجرای تنفس در وضو تا حدی قابل كنترل هستند . این نكته را می توان در مورد سایر عوامل حساسیت زا ، مثل گرد و خاك و گرده گیاهان ( یعنی دومین عامل برانگیزنده آسم ) نیز به نحوی صادق دانست. اما آنچه كه در مورد تأثیر نماز بر آسم، غیر قابل انكار است، تأثیر تنش زایی نماز و احساس امنیت روانی عمیقی است كه بر اثر آن حاصل می شود و بی شك اثر التیام بخش بزرگی بر بروز سومین گروه از عوامل برانگیزنده آسم ، یعنی عوامل روانی می گذارد. به خصوص كه تلقین سازنده و زندگی بخش توأم با نماز ، گهگاه باعث تسكین آسم یا پیشگیری از بروز حملات آن می شوند .

ضمنا دیدگاه ویژه نمازگزار به زندگی در دنیا و ثبات شخصیت او باعث می شود كه نمازگزار در مقابل افت و خیزهای غیر منتظره زندگی ، نه چندان شاد و نه چندان غمگین شود ، و در نتیجه به حذف آن گروه از تغییرات هیجانی كه مسبب تشدید آسم هستند

تاثیر نماز بر آرامش عضلات

گروهی از نویسندگان مسلمان، کوشیده‌اند، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قنوت و رکوع و سجود جنبه‌هایی از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و آن را با نرمش‌های متداول دیگر که منجر به استراحت و آمادگی عضلانی می‌شوند، مقایسه کنند. اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز، از دریچه دیگری است. دانش پزشکی امروزه، به اثبات رسانده است که اگر شخصی در ساعت حدود 10 شب بخوابد و حدود ساعت 5 صبح از خواب بیدار شود (یعنی حدود 7 ساعت خواب) در ساعت حدود 1 بامداد، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مرفین که به عنوان گروهی اندورفین‌ها و آنگفالین‌ها نامگذاری شده‌اند، ترشح می‌شوند که این مواد اثر مستقیم بر روی قسمتهای مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی و ریلکس شدن عضلات، در طول روز آینده برای فرد می‌شوند . اما چنانچه شخص در ساعت حدود 12 شب بخوابد و صبح روز بعد ساعت 10 صبح از خواب برخیزد (یعنی حدود 10 ساعت خواب) اندروفین‌ها و آنکفالین‌ها برخلاف حالت گذشته افزایش ترشح کافی پیدا نمی‌کنند و در نتیجه این امر، سبب می‌شود با این که این شخص حدود 3 ساعت بیشتر از شخص قبلی خوابیده است، از آرامش و استراحت عضلانی به اندازه کافی بهره‌مند نشود. و درست به همین علت است که هر چه خواب انسان بیشتر ادامه پیدا کند و مثلاً تا ساعت 10 صبح طول بکشد، احساس خستگی و کوفتگی عضلانی پس از آن بیشتر خواهد بود . و اما فریضه نماز با اثر درخشان و بی‌نظیری که در ایجاد بهداشت خواب دارد ، در این مورد نیز نقش بسیار موثری ایفا می‌کند. چرا که نماز صبح ضمن ایجاد الزام و وجوب برای سحرخیزی، انسان را خود به خود به سوی یک آرامش عضلانی ناشی از مواد شیمیایی درون‌زا ، سوق می‌دهد. بزرگان عرصه علم و اندیشه مانند استاد شهید مرتضی مطهری (ره) نیز برنامه زندگی خود را بر مبنای خوابیدن در ساعت حدود 10 شب و برخاستن از خواب، حدود نیم ساعت قبل از اذان تنظیم کرده بودند ، تا از مواهب خدادادی و بی حد و حصر نماز، حداکثر فیض و بهره را ببرند.

 

، از زندگی خود بپردازد.

 

 

 

 

 

 

 



می پسندم نمی پسندم

تعداد بازديد : 1152

تاریخ انتشار: سه شنبه 27 آبان 1393 ساعت: 10:50

برچسب ها : ,,,,,,
نظر

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









تمامی حقوق سایت و قالب برای((دنیای خوب زندگی)) محفوظ می‌باشد و هرگونه سؤاستفاده و کپی برداری پیگرد قانونی دارد | کپی رایت 2018
طراحی و سئو:ارسطو خلیفه ترجمه: